محل تبلیغات شما

ریاخون



کارهایی که عمر را زیاد می کند:

❶ نیکی به والدین و صله‌رحم»
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ای فرزند آدم! به پدر و مادرت نیکی کن و صله‌رحم داشته باش تا خداوند، کارت را آسان و عمرت را طولانی بگرداند. پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آیی و از او نافرمانی نکن که نادان شمرده می‌شوی.
الفردوس، ج۵ ، ص۲۸۲

❷ خوش خویی و حسن خلق»
امام صادق (ع) می‌فرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه‌ها را آباد و عمرها را طولانی می‌کنند.
کافی، ج۲ ، ص۱۰۰

❸ زیارت امام حسین علیه السلام»
در این باره امام صادق(ع) فرموده است: زیارت امام حسین(ع) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزی‌ات را زیاد می‌کند و زندگی‌ات را همراه با سعادت می‌کند و جز سعادتمند نمی‌میری و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت می‌کند.
کامل ایارات، ص۲۸۶

❹ نیکی به خانواده»
امام صادق(ع) می‌فرماید: هر کس به شایستگی در حق خانواده‌اش نیکی کند، خداوند بر عمرش می‌افزاید.
 کافی، ج۸ ، ص۲۱۹

❺ شاد کردن والدین»
امام صادق(ع) می‌فرماید: اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد و مسرور کن.
بحارالانوار، ج۷۴ ، ص۸۱

❻ شستن دست پیش و پس از غذا خوردن»
امام صادق(ع) می‌فرماید: دست‌هایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوئید، که فقر را می‌برد و بر عمر می‌افزاید.
محاسن، ج۲، ص۲۰۲

❼ صدقه دادن»
صدقه شامل دادن واجبات و مستحبات مالی از سوی شخص است و اختصاص به زکات و خمس ندارد. هر کسی به هر میزان که صدقه به ویژه به سائل و محروم دهد، از برکات آن بهره‌مند خواهد شد که از جمله آنها افزایش عمر است. امام باقر (ع) فرمود: کار خیر و صدقه، فقر را می‌برد، بر عمر می‌افزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور می‌کند.
ثواب الاعمال، ص۱۴۱

❽ ‌وضو گرفتن»
طهارت بدنی: پیامبر(ص) می‌فرماید: وضو زیاد بگیر تا خداوند، عمرت را زیاد کند.
امالی مفید، ص۶۵، حدیث ۵

❾ گرفتن ناخن در روز جمعه»
پیامبر(ص) می‌فرماید: هر کس در روز جمعه ناخن‌هایش را کوتاه کند، عمر و مالش زیاد می‌شود.
جامع‌الاخبار، ص۳۳۳

❿ اعمال سه‌گانه»
امام صادق(ع) می‌فرماید: سه چیز است که اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره‌مندی او از نعمت‌ها می‌شود: طول دادن رکوع و سجده ، زیاد نشستن بر سر سفره‌ای که در آن دیگران را اطعام می‌کند و خوش رفتاری‌اش با خانواده.
کافی، ج۴ ، ص۴۹
__________________
کانال منتظران ظهور

راز انحراف امت اسلام در بیان حضرت زهرا سلام الله علیها

شهادت حضرت زهرا، مظلومیت و گوشه‌نشینی امیرالمومنین علیه السلام، فراگیر‌شدن ظلم و تبعیض در دنیا، از بین رفتن کرامت انسانی‏، ایجاد و گسترش انواع فسادها، تباهی ها و انحراف ها، شکل گرفتن گروهک‌های تروریستی،‏ همه و همه، ثمره همان بی‌ حرمتی است که به خدا و رسول او به هرآنچه دارای احترام بود شد. همان بی‌ حرمتی که با یک جملۀ بی‌سابقه شکل گرفت: انَّ الَّرجلَ لَیَهْجُر»؛ او هذیان می گوید!


راز انحراف امت اسلام در بیان حضرت زهرا سلام الله علیها

در زمان رسول خدا صلی الله و علیه وآله حوادثی رخ داد که آثار هر یک از آن ها هیچ‌گاه از تاریخ مسلمانان محو نخواهد‌ شد. برخی حوادث بد یمن که ریشه در درخت نفاق و مرض های درونی خواص داشت، از ابتدای اسلام پایه‌ ریزی شد و با فعالیت‌ های شبانه روزی برخی اصحاب، در آخرین لحظات عمر رسول خدا صلی الله و علیه وآله به ثمر نشست.
اگرچه برخی اصحاب رسول خدا صلی الله و علیه وآله که از رجال برجسته عشیره و از شیوخ مدینه به حساب می‌آمدند، مانند سایر مسلمانان نماز می‌ خواندند و قاری و حافظ قرآن بودند، اما در دل، هیچ‌ یک را نپذیرفته، به آن‌ها ایمان نداشتند. لذا پی‌ در‌ پی ضد رسول خدا صلی الله و علیه وآله عمل کرده‏، در جامعه اسلامی خطر آفرینی‌ کردند؛ زیرا در آرزوی خشکاندن ریشه اسلام و برگشت به روزگاران جاهلیت بودند. از این رو بارها توطئه کردند تا رسول خدا صلی الله و علیه وآله را از پا درآورند که ماجرای عقبه[1] یکی از مهمترین کارشکنی و جنایات آنان است.
روزگار مسلمانان با فراز و نشیب‌ های فراوان بدین منوال سپری شد تا چرخ فلک چرخید و جامعه اسلامی در تب بیماری رسول‌ خدا صلی الله و علیه وآله سوخت و آن بزرگ مرد بی‌ مانندِ تاریخ، در آخرین لحظات ِ عمر و در بستر بیماری قرار گرفت.

سه عامل معجزه گر یعنی زر»، زور» و تزویر» به کمک برخی اصحاب کهنسال آمد و مقدمات چندین ساله‌ای که چیده بودند، معجزه‌ ای آفرید و عقل و هوش و حافظه مسلمانان را یکباره ملغا از عمل کرد!


روزهای پایانی عمر آن حضرت از جنبه‌ های مختلف سرآغاز دوره‌ای تازه و سرنوشت ساز بود. زیرا مسلمانان شاهد ماجرایی بس غریب بودند. به این معنا که رسول خدا صلی الله و علیه وآله در واپسین ساعات زندگی و در حضور اصحاب، درخواست کرد قلم و دوات بیاورند تا در سیاهه‌ای ماجرای غدیر خم و وصایت جانشین خود را برای چندمین‌ بار تاکید و بر‌ آن تصریح کند؛ اما نه تنها قلم و دوات نیاورند که با جمله‌ ای قلب مبارک ایشان را رنجور کردند و امیدش را ناامید. آن جمله این بود: ان الرجل لیهجر»؛ این مرد! هذیان می‌ گوید! بر اثر بیماری، هوشش را از دست داده، پریشان می‌ گوید»! این در حالی است که قرآن آن حضرت را چنین معرفی می‌ کند: وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى. [2]

سه عامل معجزه گر برای انحراف تاریخ

سرانجام رسول خدا صلی الله و علیه وآله با دلی افسرده و ‌خاطری پریشان بدرود حیات گفت و هنگام تغسیل و تکفین ایشان فرا رسید که این امر به وسیله امیرالمومنین علی علیه السلام که جانشین بر حق ایشان بود صورت گرفت. جالب توجه است که برخی خواص که ابتدا اندکی از بسیار درباره آنان بیان شد، همزمان با مراسم غسل و کفن رسول خدا صلی الله و علیه وآله در مکانی به نام سقیفه بنی‌ ساعده جمع شدند تا جانشین پس از رسول خدا صلی الله و علیه وآله را معین کنند!
این در حالی بود که از ماجرای غدیر خم مدت زیادی نمی‌ گذشت و بسیاری از سالخوردگان و تعداد بی‌ شماری از مسلمانان، شاهد بودند که رسول خدا صلی الله و علیه وآله به دستور خدوند، امیرالمومنین علی علیه السلام را جانشین پس از خود‌ معین کرده بود. به هر صورت سه عامل معجزه گر یعنی زر»، زور» و تزویر» به کمک برخی اصحاب کهنسال آمد و مقدمات چندین ساله‌ای که چیده بودند، معجزه‌ ای آفرید و عقل و هوش و حافظه مسلمانان را یکباره ملغا از عمل کرد! تا جایی که امیر المومنین علیه السلام مدتی پس از واقعه ننگین سقیفه، یکی از شیوخ را مخاطب قرار داد و پرسید مگر تو در ماجرای غدیر حاضر نبودی و وصیت رسول خدا صلی الله و علیه وآله را درباره من نشنیدی؟ و او در جواب گفت: اگر هم در آن‌ جا حاضر بودم، پیر و ناتوانم و حافظه‌ام یاری نمی‌کند و از آن ماجرا مطلب زیادی به خاطر ندارم! [3]


راز تباهی‌ های امت‌ اسلام

آری! رخداد بی‌ سابقه‌ای که در سقیفه بنی‌ ساعده رخ‌ نمود، بی‌ شک ادامه و دنباله همان عقیده‌ای است که صاحب آن، رسول خدا صلی الله و علیه وآله را فردی پریشان‌گو معرفی کرد و این سخن یعنی از بین بردن حرمت؛ آن هم تمام حرمت‌ها. یعنی تیشه به ریشه حرمت زدن؛ و چه مصیبتی بزرگتر از آنکه حرمت انسانی و معنوی، از بیخ و بن زدوده و نابود شود. اساس این ادعا بسی محکم و خلل ناپذیر است؛ زیرا از لبان مبارک دختر رسول خدا صلی الله و علیه وآله برآمده؛ همو که حجتی بر حجت‌ های خداوند است.
آن حضرت پس از رسول خدا صلی الله و علیه وآله خطبه‌ای بیان فرمود که قسمتی از آن بیان می‌ شود: و ازیلت الحرمۀ عندمماته . فتلک والله النازلۀ الکبری و المصیبۀ‌العظمی؛ هنگام درگذشت آن حضرت (رسول خدا)، حرمت (تمام حرمت‌ها) از میان رفت و به خدا‌ قسم مصیبت بزرگ و جبران ناپذیر همین است.[4]
با وجود این فرموده حضرت زهرا سلام الله علیها، که از دلی غمگین و حقیقتی ننگین خبر می‌ دهد، راز تباهی‌ های امت‌ اسلام، مصیبت ها و شوربختی های سراسر دنیا به خوبی افشا می‌شود.
زیرا آن سخن ننگین که در کنار بستر رسول اکرم صلی الله و علیه وآله بیان شد، قبحِ زشتی‌ های بی‌ شمار را شکست و‌ حرمت خدا و رسول و قرآن را زیر پا نهاد. چنانکه در این عبارت حضرت زهرا سلام الله علیها مشخص است، تمام حرمت‌ ها، یعنی نوع و جنس حرمت از میان برداشته شد‌؛ نه آنکه فقط حرمتی شکسته شده باشد! بنابر این، در قدم اول بالاترینِ حرمت‌ها که حرمت خداوند است و پس از آن حرمت رسول خدا صلی الله و علیه وآله و پس از آن حرمت قرآن و در ادامه، احترامِ همه آنچه محترم است از بین رفت؛ آن هم با این جمله: ان الرجل لیهجر غلبه الوجع»؛[5]  غلبه الوجع یعنی درد بر او چیره شده است؛ کنایه از آنکه نمی‌فهمد چه می‌گوید! [پریشان‌گویی در حالت از کارافتادگی عقل]

ریشه انحرافات و تیره بختی های مسلمانان

رخداد بی‌ سابقه‌ای که در سقیفه بنی‌ ساعده رخ‌ نمود، بی‌ شک ادامه و دنباله همان عقیده‌ای است که صاحب آن، رسول خدا صلی الله و علیه وآله را فردی پریشان‌گو معرفی کرد. و این سخن یعنی از بین بردن حرمت؛ آن هم تمام حرمت‌ها. یعنی تیشه به ریشه حرمت زدن؛ و چه مصیبتی بزرگتر از آنکه حرمت انسانی و معنوی، از بیخ و بن زدوده و نابود شود.

بنابر این مسلم آن است که منشأ تمام انحرافات گوناگون و تیره‌ بختی‌هایی که نصیب مسلمانان و سایر مردم دنیا شد، همان جمله است که از مدت ها قبل، اساس عقیده و تفکر عده‌ای از اصحاب را شکل داده بود و پس از آن ماجرای سقیفه.
زیرا با از بین بردن اساس حرمت، حقایق دگرگون و آموزه‌های اسلام واژگون شده، فتنه و شبهه‌ های گوناگون بر جامعه اسلامی سرازیر شد. پس از آن، مردم از منبع وحیِ الهی فاصله گرفتند و آموزه‌های اسلام ناب هر روز بیش از دیروز کمرنگ‌تر و بی رونق‌تر شد.
در ادامه، شکاف عمیقِ فکری و عقیدتی بین مسلمانان ایجاد شد که طی سالیان نه چندان طولانی، مکاتب و شاخه‌های انحرافی ی‏‌، اجتماعی و حتی اقتصادی، دنیای اسلام را فرا گرفت. بنابر این اسلام آن‌طور که باید به دنیا نرسید و آن طور که شاید از انحراف و تحریف مصون نماند. اگر امروزه بسیاری از مردم بت می پرستند و عده زیادی نیز بی‌ دین‏ اند و بسیاری دیگر گمراه‏، ثمره آن جمله و نتیجه رخداد سقیفه است.
به بیان دیگر، شهادت حضرت زهرا، مظلومیت و گوشه‌نشینی امیرالمومنین علیه السلام، فراگیر‌شدن ظلم و تبعیض در دنیا، از بین رفتن کرامت انسانی‏، ایجاد و گسترش انواع فسادها، تباهی ها و انحراف ها، شکل گرفتن گروهک‌های تروریستی،‏ همه و همه، ثمره همان بی‌ حرمتی است که به خدا و رسول او به هر آنچه دارای احترام بود شد. همان بی‌ حرمتی که با یک جملۀ بی‌سابقه شکل گرفت: انَّ الَّرجلَ لَیَهْجُر»؛ او هذیان می گوید!

پی نوشت:
[1] . الحلبی الشافعی، علی بن برهان الدین؛ السیرة الحلبیة، بیروت – لبنان، دارالمعرفة، 1400ـ ج 3، ص 120.
[2] . نجم، 3و4.
[3] . ترجمه الغدیر، ج ‏1، ص 34‎؛ تاریخ طبری، چاپ اول، ج 2، ص 232؛ صحیح بخاری، چاپ اوّل، ج 5، ص7؛ علاوه بر این ماجرا، امیرالمومنین علیه السلام در مسجد رسول خدا صلی الله و علیه وآله درباره واقعه غدیر از ابابکر و سایر حاضران پرسید که البته آنجا همه به حقیقت آن گواهی دادند: یَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْاَنْصَارِ اَنْشُدُکُمْ اللَّهَ اَسَمِعْتُمْ رَسُولُ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ کَذَا وَ کَذَا؟.»؛ مناقب خوارزمی، چاپ دوم، ص 280؛ شرح نهج البلاغة ابن أبى الحدید، ج6، ص 166 – 168.  
[4] . بحار، ج۲۹، ص۲۲۶، فصل نوردفیه خطبۀ خطبتها.
[5] . کافی، ج۱، ص ۸۹، ح۵؛ مسند احمدبن حنبل، ج۱، ص۲۳۵، ذیل مسند ابن عباس؛ صحیح بخاری، ج۱، ص۳۷، ج۵، ص۱۳۸، ج۸، ص۱۶۱؛ ابن حزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۷، ص۹۸۴؛ محمدبن نصر، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۴۴؛ ابن حجرعسقلانی، فتح الباری، ج۸، باب مرض النبی و وفاته؛ اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۵.

منبع:سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان


زندگینامه حضرت معصومه سلام الله علیها

نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر علیه السلام و مادر مكرمه‌اش حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه سلام الله علیها با حضرت رضا علیه السلام از یك مادر هستند.

ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید كه در همان سنین كودكى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام قرار گرفت.

در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این كه كسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.

ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید كه در همان سنین كودكى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام قرار گرفت.

یك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده‌اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى‌شد. این جا بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى‌رساندند و مخالفت خود و اهل‌بیت علیهم السلام را با حكومت حیله‌گر بنى‌عباس اظهار مى‌كرد. بدین جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده‌اى از مخالفان اهل‌بیت كه از پشتیبانى مأموران حكومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان كاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت معصومه سلام الله علیها را نیز مسموم كردند.

به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بیمار شدند و چون دیگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهرساوه» تا قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم كه مى‌فرمود: شهر قم مركز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند؛ و در حالى كه موسى بن خزرج» بزرگ خاندان اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى‌كشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى كه امروز میدان میر» نامیده مى‌شود شتر آن حضرت در مقابل در منزل موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى كرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه سِتّیه به نام بیت النور» هم اكنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.

سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پیش از آن كه دیدگان مباركش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فرو بست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجلیل فراوان پیكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بیرون شهر و به نام باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین كه قبر مهیا شد در این كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیك آمدند و پس از خواندن نماز یكى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.

آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگویند بر اسب‌هاى خود سوار و از محل دور شدند.

آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى كرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام بیت النور» هم اكنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.

بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى‌رسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا و امام جواد علیهماالسلام باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیاء الهی انجام شده است.

پس از دفن حضرت معصومه سلام الله علیها موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این كه حضرت زینب فرزند امام جواد علیه السلام به سال 256 هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدین سان تربت پاك آن بانوى بزرگوار اسلام قبله‌گاه قلوب ارادتمندان به اهل‌بیت علیهم السلام و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.

احادیثی پیرامون حضرت معصومه سلام الله علیها

قال الصادق علیه السلام:

انّ للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدینة ألا و ان لامیرالمؤمنین علیه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغیرة ألا ان للجنة ثمانیه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فیها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى علیهاالسلام و تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة با جمعهم؛ خداوند حرمى دارد كه مكه است پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على علیه السلام حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از هشت در بهشت سه در آن به قم باز مى‌شود - زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى‌رود كه اسمش فاطمه دختر موسى علیه السلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى‌شوند.

یك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده‌اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى‌شد. این جا بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى‌رساندند و مخالفت خود و اهل‌بیت علیهم السلام را با حكومت حیله‌گر بنى‌عباس اظهار مى‌كرد.

عن سعد عن الرضا علیه السلام قال:

یا سعد من زارها فله الجنة ثواب الأعمال و عیون اخبار الرضا علیه السلام: عن سعدبن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا علیه السلام عن فاطمه بنت موسى بن جعفر علیه السلام فقال:

من زارها فله الجنة.

امام رضا علیه السلام فرمود: كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زیارت كند پاداش او بهشت است .

عن ابن الرضا علیهماالسلام قال:

من زار قبر عمتى بقم فله الجنة .(1)

امام جواد علیه السلام: كسى كه عمه‌ام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است .

امام صادق علیه السلام:

من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة.(2)

امام صادق علیه السلام: كسى كه آن حضرت را زیارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست .

امام صادق علیه السلام:

الّا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم»(3) ؛ آگاه باشید كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است .

جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها

لقب معصومه» را امام رضا علیه السلام به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود:

مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى»(4) ؛ هر كس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.»

این لقب، كه از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.

امام رضا علیه السلام در روایتى دیگر مى‌فرماید:

هر كس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در قم» زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مى‌یابد.(5)

دیگر حضرت معصومه سلام الله علیها كریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رؤیاى صادقانه یكى از بزرگان، از سوى اهل‌بیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رؤیاى صادقانه بدین شرح است :

مرحوم آیة اللّه سیّدمحمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیة اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقه‌مند بود كه محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت باقر علیه السلام و یا امام صادق علیه السلام مشرّف شد.


امام به ایشان فرمودند:

عَلَیْكَ بِكَرِیمَةِ اَهْل ِ الْبَْیت ِ»؛ یعنى به دامان كریمه اهل بیت چنگ بزن.

ایشان به گمان این كه منظور امام علیه السلامحضرت زهرا سلام الله علیها است، عرض كرد: قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.» امام فرمود: منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:به دلیل مصالحى، خداوند مى‌خواهد محل قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها پنهان بماند؛ از این رو قبر حضرت معصومه سلام الله علیها را تجلّى‌گاه قبر شریفحضرت زهرا سلام الله علیهاقرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بربندد و به قصد زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها رهسپار ایران شود. وى بى‌درنگ آماده سفر شد و همراه خانواده‌اش نجف اشرف را به قصد زیارت كریمه اهل‌بیت ترك كرد.(6)

برگرفته از : سایت  موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان

پی‌نوشت‌ها:

1- كامل ایارة.

2- بحارالانوار، ج 48، ص 307.

3- بحارالانوار، ج 60 ص 216.

4- ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهل‌بیت، ص 32.

5- زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3.

6-کریمه اهل‌بیت، ص 43.


مختصری از زندگی نامه امام حسن عسکری (علیه‌السلام)
هشتم ربیع‌الثانی سال 232 ه . ق، خورشید مدینه طلوع دگرگونه‌ای داشت. خانه امام هادی علیه‌السلام غرق شادی و نور بود و فرشتگان برای طواف دور گهواره امام حسن عسکری علیه‌السلام صف کشیده بودند. مادر امام حسن عسکری علیه‌السلام حُدَیث، حُدَیثه، سوسن و به قولی سلیل نام داشت. او از ن پرهیزکار روزگار و دارای عالی‌ترین فضیلت‌ها بود. در روایت آمده است که وقتی مادر امام حسن عسکری علیه‌السلام نزد امام هادی علیه‌السلام آمد، ایشان فرمود: سلیل، از آفت ها، پلیدی ها و ناپاکی ها محفوظ است.» سپس رو به او کرد و ادامه داد: به همین زودی، خداوند حجت خود را به تو عطا می کند».
امام حسن عسکری علیه‌السلام کودکی خود را در مدینه گذراند. ایشان در سال 235 ه . ق که چهارساله بود، با پدر بزرگوارش به ست در سامرا مجبور شد و حدود نوزده سال با پدر خویش در این شهر ساکن بود و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به ست شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.
دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام
امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.
سخاوت و بخشندگی امام حسن عسکری (علیه السلام)
امام بسان اجداد بزرگوارش در بخشندگی و کمک به مردم یگانه روزگار بود. شخصی به نام محمد بن علی همراه پدرش ـ که از خاندان علویان بودند؛ ولی از گروه واقفیّه به شمار می‌رفتند ـ در زندگی دچار بحران شدند و در مضیقه مالی سختی قرار گرفتند.
وی می گوید: پدرم گفت: برویم نزد این مرد ـ امام حسن عسکری ـ چون خصلت بخشندگی» او را زیاد شنیده بودیم. در راه که می رفتیم، پدرم گفت: ای کاش آن حضرت برای برآورده شدن سه نیاز من، کمکم کند! من هم با خود گفتم: ای کاش به سه نیاز من توجّه و عنایت کند!
نزد آن حضرت رفتیم، از حال ما پرسید، پاسخ دادیم. هنگامی که با امام خداحافظی کرده و از خانه خارج شدیم، خادم حضرت آمد و به اندازه ای که نیاز داشتیم و آرزو کرده بودیم، کیسه هایی از اشرفی به ما داد.
آنان با آنکه از امام عسکری علیه السلام کرامت دیدند؛ ولی دست از مرام خود برنداشتند.
پاسداشتِ نماز
امام عسکری علیه‌السلام به نماز اوّل وقت بسیار اهتمام می داد و نماز را بزرگ می داشت. ابوهاشم جعفری که یکی از یاران خاصّ و ویژه آن بزرگوار بود، می گوید:
نزد آن امام معصوم بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود که وقت اداء نماز فرا رسید، آن بزرگوار نامه را به سوئی نهاد و برای خواندن نماز حرکت کرد. از نماز که فارغ شد، دوباره تشریف آورد و قلم را برداشت و شروع کرد به نوشتن نامه.

برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه


و كان مِن دعائِه علیه‏السلام اِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضان‏

اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هَدانا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنا مِنْ اَهْلِهِ، لِنَكُونَ

لِاِحْسانِهِ مِنَ الشّاكِرینَ، وَ لِیَجْزِیَنا عَلى‏ ذلِكَ جَزآءَ

الْمُحْسِنینَ. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ‏الَّذى حَبانا بِدینِهِ،وَاخْتَصَّنابِمِلَّتِهِ،

وَ سَبَّلَنا فى سُبُلِ اِحْسانِهِ، لِنَسْلُكَها بِمَنِّهِ اِلى‏ رِضْوانِهِ، حَمْداً

یَتَقَبَّلُهُ‏مِنّا، وَیَرْضى‏ بِهِ عَنّا. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ‏الَّذى جَعَلَ مِنْ تِلْكَ

السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضانَ، شَهْرَ الصِّیامِ، وَ شَهْرَ الِاْسْلامِ،

وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحیصِ، وَ شَهْرَ الْقِیامِ، الَّذى

اَنْزَلَ فیهِ الْقُرْانَ، هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏

وَ الْفُرْقانِ، فَاَبانَ فَضیلَتَهُ عَلى‏ سآئِرِ الشُّهُورِ بِما جَعَلَ لَهُ

مِنَ الْحُرُماتِ الْمَوْفُورَةِ، وَ الْفَضآئِلِ الْمَشْهُورَةِ، فَحَرَّمَ

فیهِ مااَحَلَّ فى غَیْرِهِ اِعْظاماً، وَ حَجَرَ فیهِ الْمَطاعِمَ وَالْمَشارِبَ

اِكْراماً، وَ جَعَلَ لَهُ وَقْتاً بَیِّناً لایُجیزُ - جَلَّ وَ عَزَّ - اَنْ

یُقَدَّمَ قَبْلَهُ، وَ لایَقْبَلُ اَنْ یُؤَخَّرَ عَنْهُ، ثُمَّ فَضَّلَ

لَیْلَةً واحِدَةً مِنْ لَیالیهِ عَلى‏ لَیالى اَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمّاها لَیْلَةَ

الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ

اَمْرٍ، سَلامٌ، دآئِمُ الْبَرَكَةِ اِلى‏ طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلى‏ مَنْ یَشآءُ

مِنْ عِبادِهِ بِما اَحْكَمَ مِنْ قَضآئِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ

وَ الِهِ، وَ اَلْهِمْنا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ اِجْلالَ حُرْمَتِهِ، وَ التَّحَفُّظَ

مِمّا حَظَرْتَ فیهِ، وَ اَعِنّا عَلى‏ صِیامِهِ بِكَفِّ الْجَوارِحِ عَنْ

مَعاصیكَ، وَ اسْتِعْمالِها فیهِ بِما یُرْضیكَ، حَتّى‏ لا نُصْغِىَ

بِاَسْماعِنا اِلى‏ لَغْوٍ، وَ لا نُسْرِعَ بِاَبْصارِنا اِلى‏ لَهْوٍ، وَ حَتّى‏

لانَبْسُطَ اَیْدِیَنا اِلى‏ مَحْظُورٍ، وَ لانَخْطُوَ بِاَقْدامِنا اِلى‏

مَحْجُورٍ، وَ حَتّى‏ لا تَعِىَ بُطُونُنا اِلاّ ما اَحْلَلْتَ، وَ لاتَنْطِقَ

اَلْسِنَتُنا اِلاّ بِما مَثَّلْتَ، وَ لانَتَكَلَّفَ اِلاّ ما یُدْنى مِنْ ثَوابِكَ،

وَ لانَتَعاطى‏ اِلاَّ الَّذى یَقى مِنْ عِقابِكَ، ثُمَّ خَلِّصْ ذلِكَ كُلَّهُ

مِنْ رِئآءِ الْمُرآئِینَ، وَ سُمْعَةِ الْمُسْمِعینَ، لا نَشْرَكُ فیهِ اَحَداً

دُونَكَ، وَلانَبْتَغى فیهِ مُراداً سِواكَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ

وَ الِهِ، وَ قِفْنا فیهِ عَلى‏ مَواقیتِ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا

الَّتى حَدَّدْتَ، وَ فُرُوضِهَا الَّتى فَرَضْتَ، وَ وَظآئِفِهَا الَّتى

وَظَّفْتَ، وَ اَوْقاتِهَا الَّتى وَقَّتَّ، وَ اَنْزِلْنا فیها مَنْزِلَةَ

الْمُصیبینَ لِمَنازِلِها، الْحافِظینَ لِاَرْكانِها، الْمُؤَدّینَ - لَها فى

اَوْقاتِها عَلى‏ ما سَنَّهُ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ - صَلَواتُكَ عَلَیْهِ

وَ الِهِ - فى رُكُوعِها وَ سُجُودِها وَ جَمیعِ فَواضِلِها عَلى‏ اَتَمِّ

الطَّهُورِ وَ اَسْبَغِهِ، وَ اَبْیَنِ الْخُشُوعِ وَ اَبْلَغِهِ، وَ وَفِّقْنا فیهِ لِاَنْ

نَصِلَ اَرْحامَنا بِالْبِرِّ وَالصِّلَةِ، وَاَنْ نَتَعاهَدَ جیرانَنا بِالْاِفْضالِ

وَ الْعَطِیَّةِ، وَ اَنْ نُخَلِّصَ - اَمْوالَنا مِنَ التَّبِعاتِ، وَ اَنْ نُطَهِّرَها

بِاِخْراجِ اَّكَواتِ، وَ اَنْ نُراجِعَ مَنْ هاجَرَنا، وَ اَنْ نُنْصِفَ

مَنْ ظَلَمَنا، وَ اَنْ نُسالِمَ مَنْ عادانا، حاشى‏ مَنْ عُودِىَ فیكَ

وَ لَكَ، فَاِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذى لانُوالیهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذى

لانُصافیهِ، وَ اَنْ نَتَقَرَّبَ اِلَیْكَ فیهِ مِنَ الْاَعْمالِ اّاكِیَةِ بِما

تُطَهِّرُنا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ تَعْصِمُنا فیهِ مِمّا نَسْتَاْنِفُ مِنَ

الْعُیُوبِ، حَتّى‏ لایُورِدَ عَلَیْكَ اَحَدٌ مِنْ مَلائِكَتِكَ اِلاَّ دُونَ ما

نُورِدُ - مِنْ اَبْوابِ الطَّاعَةِ لَكَ، وَ اَنْواعِ الْقُرْبَةِ اِلَیْكَ. اَللَّهُمَّ

اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذَا الشَّهْرِ، وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ فیهِ

مِنِ ابْتِدآئِهِ اِلى‏ وَقْتِ فَنآئِهِ: مِنْ مَلَكٍ قَرَّبْتَهُ، اَوْ نَبِىٍّ اَرْسَلْتَهُ،

اَوَ عَبْدٍ صالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،

وَ اَهِّلْنا فیهِ لِما وَعَدْتَ اَوْلِیآئَكَ مِنْ كَرامَتِكَ، وَ اَوْجِبْ لَنا

فیهِ ما اَوْجَبْتَ لِأَهْلِ الْمُبالَغَةِ فى طاعَتِكَ، وَاجْعَلْنا فى

نَظْمِ مَنِ اسْتَحَقَّ الرَّفیعَ الْاَعْلى‏ بِرَحْمَتِكَ. اَللَّهُمَّ

صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ جَنِّبْنَا الْاِلْحادَ فى تَوْحیدِكَ،

وَ التَّقْصیرَ فى تَمْجیدِكَ، وَ الشَّكَّ فى دینِكَ، وَ الْعَمى‏ عَنْ

سَبیلِكَ، وَ الْاِغْفالَ لِحُرْمَتِكَ، وَ الْاِنْخِداعَ لِعَدُوِّكَ

الشَّیْطانِ الرَّجیمِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اِذا كانَ

لَكَ فى كُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ لَیالى شَهْرِنا هذا رِقابٌ یُعْتِقُها عَفْوُكَ،

اَوْیَهَبُها صَفْحُكَ، فَاجْعَلْ رِقابَنا مِنْ تِلْكَ‏الرِّقابِ، وَاجْعَلْنا

لِشَهْرِنا مِنْ خَیْرِ اَهْلٍ وَ اَصْحابٍ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ

وَ الِهِ، وَ امْحَقْ ذُنُوبَنا مَعَ امِّحاقِ هِلالِهِ، - وَ اسْلَخْ عَنّا

تَبِعاتِنا مَعَ انْسِلاخِ اَیّامِهِ، حَتّى‏ یَنْقَضِىَ عَنّا وَ قَدْ صَفَّیْتَنا

فیهِ مِنَ الْخَطیئآتِ، وَ اَخْلَصْتَنا فیهِ مِنَ السَّیِّئاتِ. اَللَّهُمَّ

صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اِنْ مِلْنا فیهِ فَعَدِّلْنا، وَ اِنْ زُغْنا فیهِ

فَقَوِّمْنا، وَ اِنِ اشْتَمَلَ عَلَیْنا عَدُوُّكَ الشَّیْطانُ فَاسْتَنْقِذْنا مِنْهُ.

اَللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبادَتِنا اِیّاكَ، وَ زَیِّنْ اَوْقاتَهُ بِطاعَتِنا لَكَ،

وَ اَعِنّا فى نَهارِهِ عَلى‏ صِیامِهِ، وَ فى لَیْلِهِ عَلَى الصَّلوةِ وَالتَّضَرُّعِ

اِلَیْكَ وَ الْخُشُوعِ لَكَ، وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْكَ، حَتّى‏ لا یَشْهَدَ

نَهارُهُ عَلَیْنا بِغَفْلَةٍ، وَ لا لَیْلُهُ بِتَفْریطٍ. اَللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنا فى سآئِرِ

الشُّهُورِ وَ الْاَیّامِ كَذلِكَ ما عَمَّرْتَنا، وَاجْعَلْنا مِنْ عِبادِكَ

الصّالِحینَ الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ،

وَ الَّذینَ یُؤْتُونَ ما اتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ اَنَّهُمْ اِلى‏ رَبِّهِمْ

راجِعُونَ، وَ مِنَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِى الْخَیْراتِ وَ هُمْ

لَها سابِقُونَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، فى كُلِّ وَقْتٍ

وَ كُلِّ اَوانٍ، وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ عَدَدَ ما صَلَّیْتَ عَلى‏ مَنْ

صَلَّیْتَ عَلَیْهِ، وَ اَضْعافَ ذلِكَ كُلِّهِ بِالْاَضْعافِ الَّتى

لا یُحْصیها غَیْرُكَ، اِنَّكَ فَعّالٌ لِما تُریدُ.



آخرین جستجو ها

مرجع مواد شیمیایی صنعتی trempayclimeb Billige Basketball Trojer NBA online shop Maria's collection دلتنگی شاید همان قطره اشکی ست که نیمه شب از چشمانت می چکد روی گونه هات... kosinbumbra محمد وفا وبلاگ دبیران شیمی منطقه 9 شهر تهران دانلود مرورگر مشاهیر ایران و جهان